رادین پسر بدی نیست یه پسرکامل وبالغ وداراستــــ....
میتونه هردختری وخوشبخت کنهـ....
رادین آدم احساسیه تورودوست داره اینومیدونم..
ولی دوست داشتنش اونقدرزیاده که نمیبینه تودوستش نداری...
توحق انتخاب داشتی الانم داری میتونی بگی...
رادین من باهات ازدواج میکنم رادین هیچی کم ندارهـ....
ولی تووقتی میدونی هنوزبرای یه زندگی برای عاشقی آماده نیستی....
بهترین کاروکردی که قبول نکردی وپاسوزخودت نکردیش...
لبخندی زدم:پویاقول بده مث یه برادرهمیشه پشتم باشی من توروهم ازدست بدم
دیگه امیدی به این زندگی کذایی ندارم
بـ..وسـ..ـه ای روپیشونیم زد:بوفالوهمیشه درخدمت کانگوروش هست
دلم برای کانگوروگفتناش تنگ شده بود
پویاـ مهیاس میدونم هنوزنمیتونی مهام وفراموش کنی
ولی بدون مهام وقتی خوشحاله که عین قبل بخندی وبه پَروپای همه بپیچی...
غم بازسراغم اومد:پویا،مهام تنهابرای من یه برادرنبود...
مادرم بودپدرم بودعین کوه تکیه گاهم بود...
میدونی چیه حسم میگه باورنکن که داداشت مُرده...
مهام همیشه برای من زندســـ....
مهام نمرده اون به من قول داده بود...هیچ وقت تنهام نذاره...
ـ میدونم دیره واس گفتن این حرفا...
ولی مهیاس من متوجه شدم که سقوط هواپیماعمدی بوده...
من فقط ازروی گردنبندواون انگشترمحمدتودستش تشخیص دادم اون پسرمهامه
همه جنازه هاسوخته بود...
غیرقابل تشخیص بودنــــ....نمیخوام امیدالکی بدم ،ولی یک درصد
احتمال بده اونی که زیرخاکه مهام نباشهـ. ....
چشمام براق شد:خداوکیلی راست میگی؟
خندید:اوناگفتن نصفه جنازه هاتوی دریاگم شدن اگه مهام جزگمشده هاباشه
دستمورولپای پویااگذاشتمـ:پویامن مطمئنم مهام زندســــــــ
دستش ورودستام گذاشت:امیدالکی نمیدم ولی اگه اونی که زیرخاک هستش مهام باشه چی هیکلش همه چیش کپ مهام بود...
خندیدم:من امیددارم داداش خوشگلم زندس
ـ منم امیدوارم مهام سلامت باشه،ازفردازندگی جدیدشروع میکنی فهمیدی کانگورو؟
دستموتودستش گذاشتم:بله استادبوفالو
خندیدومن شادی توجودم رخنه کرد...
آره داداشم بایدزنده باشهـ...اون بهترین برادردنیاســ
مردن مهام واقعی نیستـ...
منومهام دوقلو نیسیم ولی همیشه همو ازراه دورهم حس میکردیم...
دیوونه بازیامون...خندهامون...
رومیزخم شدمـ...
دستموروعکس مهام کشیدم:من منتظرتم داداشی...
تونیکموعوض کردمـ وبه سمت پله هاسرازیرشدمـ...
رادین ـ خب پویاجان من دیه رفع زحمت میکنمـ...
میتونه هردختری وخوشبخت کنهـ....
رادین آدم احساسیه تورودوست داره اینومیدونم..
ولی دوست داشتنش اونقدرزیاده که نمیبینه تودوستش نداری...
توحق انتخاب داشتی الانم داری میتونی بگی...
رادین من باهات ازدواج میکنم رادین هیچی کم ندارهـ....
ولی تووقتی میدونی هنوزبرای یه زندگی برای عاشقی آماده نیستی....
بهترین کاروکردی که قبول نکردی وپاسوزخودت نکردیش...
لبخندی زدم:پویاقول بده مث یه برادرهمیشه پشتم باشی من توروهم ازدست بدم
دیگه امیدی به این زندگی کذایی ندارم
بـ..وسـ..ـه ای روپیشونیم زد:بوفالوهمیشه درخدمت کانگوروش هست
دلم برای کانگوروگفتناش تنگ شده بود
پویاـ مهیاس میدونم هنوزنمیتونی مهام وفراموش کنی
ولی بدون مهام وقتی خوشحاله که عین قبل بخندی وبه پَروپای همه بپیچی...
غم بازسراغم اومد:پویا،مهام تنهابرای من یه برادرنبود...
مادرم بودپدرم بودعین کوه تکیه گاهم بود...
میدونی چیه حسم میگه باورنکن که داداشت مُرده...
مهام همیشه برای من زندســـ....
مهام نمرده اون به من قول داده بود...هیچ وقت تنهام نذاره...
ـ میدونم دیره واس گفتن این حرفا...
ولی مهیاس من متوجه شدم که سقوط هواپیماعمدی بوده...
من فقط ازروی گردنبندواون انگشترمحمدتودستش تشخیص دادم اون پسرمهامه
همه جنازه هاسوخته بود...
غیرقابل تشخیص بودنــــ....نمیخوام امیدالکی بدم ،ولی یک درصد
احتمال بده اونی که زیرخاکه مهام نباشهـ. ....
چشمام براق شد:خداوکیلی راست میگی؟
خندید:اوناگفتن نصفه جنازه هاتوی دریاگم شدن اگه مهام جزگمشده هاباشه
دستمورولپای پویااگذاشتمـ:پویامن مطمئنم مهام زندســــــــ
دستش ورودستام گذاشت:امیدالکی نمیدم ولی اگه اونی که زیرخاک هستش مهام باشه چی هیکلش همه چیش کپ مهام بود...
خندیدم:من امیددارم داداش خوشگلم زندس
ـ منم امیدوارم مهام سلامت باشه،ازفردازندگی جدیدشروع میکنی فهمیدی کانگورو؟
دستموتودستش گذاشتم:بله استادبوفالو
خندیدومن شادی توجودم رخنه کرد...
آره داداشم بایدزنده باشهـ...اون بهترین برادردنیاســ
مردن مهام واقعی نیستـ...
منومهام دوقلو نیسیم ولی همیشه همو ازراه دورهم حس میکردیم...
دیوونه بازیامون...خندهامون...
رومیزخم شدمـ...
دستموروعکس مهام کشیدم:من منتظرتم داداشی...
تونیکموعوض کردمـ وبه سمت پله هاسرازیرشدمـ...
رادین ـ خب پویاجان من دیه رفع زحمت میکنمـ...
آخرین ویرایش: