پارت نهمـ
صبح اون روز بایه سردردمضحکی بیدارشدمـ...
بالشت وروسرم گذاشته بودم تابلکه یه کم ازدردمسخرس کم شهـ...
باصدای گوشیم بالشت محکم سمت دیوارپرت کردم:ای خدا !!!
باحرص جواب گوشیمودادمـ:بله بفرماییید؟
ـ سلام صبح بخیر...
ـ رادیوتهران!!سلام صبح شماهم بخیر
صدای خنده محسوس طرفو شنیدمـ...
سگ شدمـ:ببین اینجاخدمات خنده به روی لب اوردن نیستـ اول صبحی زنگ زدی هرهرکنی!
صدایی ازاون سمت خط اومد:سرگردبفرماییدگوشی خدمتتون!
یهوسیخ نشستمـ...
صدای بم وکمی کلفت توگوشم زنگ خورد:سروان خودتونید؟
اخمی بایادآوری دیروز ونٌطق هایی که بااین تیمارستانی کردم به روی صورتم اومد...
ـ شماشماره کی وگرفتید...؟
ـ باخانوم سایدآریان نصب کارداشتمـ...!
میدونم خیلی بیشعورما ولی اون حس کرمکی درمن فعالیت کرد!
صداموتودماغی کردم که ضایع نشهـ...:عزیزدلم سایداکیه قربونت بشم؟
براهام فکرکنم غش کرد....
دسموجلودهنم گرفتم که ازخنده غش نکنـمـ...
صبح اون روز بایه سردردمضحکی بیدارشدمـ...
بالشت وروسرم گذاشته بودم تابلکه یه کم ازدردمسخرس کم شهـ...
باصدای گوشیم بالشت محکم سمت دیوارپرت کردم:ای خدا !!!
باحرص جواب گوشیمودادمـ:بله بفرماییید؟
ـ سلام صبح بخیر...
ـ رادیوتهران!!سلام صبح شماهم بخیر
صدای خنده محسوس طرفو شنیدمـ...
سگ شدمـ:ببین اینجاخدمات خنده به روی لب اوردن نیستـ اول صبحی زنگ زدی هرهرکنی!
صدایی ازاون سمت خط اومد:سرگردبفرماییدگوشی خدمتتون!
یهوسیخ نشستمـ...
صدای بم وکمی کلفت توگوشم زنگ خورد:سروان خودتونید؟
اخمی بایادآوری دیروز ونٌطق هایی که بااین تیمارستانی کردم به روی صورتم اومد...
ـ شماشماره کی وگرفتید...؟
ـ باخانوم سایدآریان نصب کارداشتمـ...!
میدونم خیلی بیشعورما ولی اون حس کرمکی درمن فعالیت کرد!
صداموتودماغی کردم که ضایع نشهـ...:عزیزدلم سایداکیه قربونت بشم؟
براهام فکرکنم غش کرد....
دسموجلودهنم گرفتم که ازخنده غش نکنـمـ...